English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 295 (5694 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to check up U درست رسیدگی یاحساب کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
check-points U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
check-points U علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
double check U کیش دوبل
double-check U کیش دوبل
check U جلوگیری کردن از
check U ممانعت کردن
check U سرزنش کردن رسیدگی کردن
check U مقابله کردن مقابله
check U بررسی
check U بررسی کردن
check U تطبیق کردن
check U نشان گذاردن
check U چک بانک
check U دریچه تنظیم
check U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check U بازرسی کردن
check U بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check U بازرسی شد
check U وارسی
check U و شدن بوی شکار
check U کیش
check U کم یا متوقف کردن سرعت بدن
check U منع
check U تطبیق
check U مقابله
check U چک
check U امتحان کردن بازرسی
check U امتحان
check U چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
check U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
check U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check U نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check U مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check U سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
check U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check U حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check U یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check U بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check U اجرای خشک یک برنامه
check U او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check U اطمینان از صحت چیزی
check U بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
check U مقابله کردن بررسی
check in U وارد شدن
check in U نام نویسی کردن مراسم ورود
check-in U وارد شدن
check-in U نام نویسی کردن مراسم ورود
check-ins U وارد شدن
check-ins U نام نویسی کردن مراسم ورود
cross check U بررسی متقابل
cross-check U بررسی متقابل
spot check U مقابله موضعی
spot check U بررسی موضعی
spot check U بطور چند در میان ازمودن
spot check U سرسری وبا عجله رسیدگی کردن
spot check U بازدید در محل
uncovered check U چک بی محل
check-up U بازبینی
check-up U کنترل
check-up U بازبینی کردن
check-up U کنترل کردن
check-ups U بازبینی
check-ups U کنترل
check-ups U بازبینی کردن
check-ups U کنترل کردن
arithmetic check U مقابله حسابی
automatic check U مقابله خودکار
automatic check U ازمایش خودکار
automatic check U کنترل خودکار بررسی خودکار
bag check U دریچه پردهای متحرک
bank check U چک بانکی
bench check U کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
bench check U ازمایش عملی روی قطعه بازشده از بدنه هواپیما به منظور تعیین قابلیت ادامه کار
blank check U چک سفید
blank check U چک امضاء شده وسفید
blank check U سندامضاء شده وبدون متن
blank check U چک سفید امضاء شده
blank check U چک امضاء شده بدون مبلغ
board check U تنه زدن
board check U خطا
body check U سد کردن بازیگر توپدار
border check irrigation U ابیاری نواری
built in check U مقابله توکار
built in check U بررسی توکار
bulit in check U تست تعبیه شده
bulit in check U automaticcheck
cancel check firing U فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
cashier's check U چکی که بانک عهده خود بکشد
certified check U چک تضمین شده
certified check U چک گواهی شده
certified check U چک تضمینی
chain check stopper U سیم نگهدار
check and drop structure U ابشار تنظیم سطح اب
check bit U ذره مقابلهای
check bit U بیت مقابلهای
check book U کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
check boxes U چهارگوشهای انتخاب
Other Matches
check U مطالعه کردن
check U تجزیه کردن
check U محک زدن
check U عیار گرفتن
check U بررسی کردن
check U تحقیق کردن
check U ارزیابی کردن
in check <idiom> U غیرقابل کنترل
check up U رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
check up U معاینه کردن
to check off U رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
second check U بررسی نهایی
second check U بررسی دوباره
check out U بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
check out U تصفیه حساب کردن
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
to check out something U چیزی را بررسی یا امتحان کردن
to check in U نام نویسی کردن [هتل]
check off U تغییرروش بازی درتجمع
check U سنجیدن
perpetual check U کیش دایم
parity check U مقابله کردن توازن
overflow check U مقابله سرریز
overflow check U بررسی سرریز
overflow check U بررسی سرریزی
odd even check U بررسی فرد و زوج
odd even check U مقابله فرد و زوج
programmed check U مقابله برنامه ریزی شده
parity check U بررسی توازن
parity check U مقابله توازن
pay check U چک حقوق
poke check U فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
parity check U مقابله ایستایی
cyclic check U مقابله چرخهای
data check U مقابله داده ها
diagnostic check U مقابله تشخیصی
priority of check U تقدم کیش
programmable check U مقابله برنامه ریزی شده
modulo n check U مقابله به پیمانه
marginal check U برسی مرزی
marginal check U مقابله مرزی
even parity check U بررسی توازن زوج
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
echo check U بکمک طنین
echo check U مقابله
dynamic check U مقابله پویا
duplication check U بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
duplication check U مقابله از راه تکرار
dump check U مقابله حین روبرداری
division check U ازمایش تقسیم
family check U کیش همگانی
fore check U جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
frequency check U کنترل فرکانس
machine check U برسی ماشین
limit check U بررسی حدی
limit check U مقابله حدود
indian check U سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
hook check U سد کردن راه چوب حریف ازعقب
hip check U سد کردن راه حریف با کمر وباسن
hardware check U مقابله سخت افزاری
discovered check U کیش برخاست
identity check U بازرسی شناسنامه
rain check U بلیط مجانی یا مجدد
wraparound check U سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
visual check U مقابله بصری
visual check U مقابله دیداری
validity check U بررسی اعتبار
validity check U مقابله اعتبار
twin check U بررسی توام
twin check U مقابله توام
rain check U بلیط باران
rain check U نوید یا قول دعوت بعدی
check-rail U ریلتنظیم
identity check U بررسی هویت
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
What time should I check in? U چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
rain check <idiom> U بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
rain check <idiom> رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
double-check <idiom> U دوباره چک کردن
security check U چکامنیتی
traveler's check U چک مسافرتی
transfer check U انتقال
selection check U مقابله گزینش
sales check U صورت فروش
residue check U بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
redundancy check U بررسی افزونگی
redundancy check U تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
redudancy check U بررسی افزونگی
reasonableness check U بررسی و کنترل معقولانه و مستدل
reasonableness check U بررسی معقول بودن
range check U بررسی محدوده
sequence check U مقابله ترتیب
sequence check U بررسی ترتیبی
sight check U مقابله چشمی
transfer check U مقابله
system check U بررسی سیستم
system check U مقابله سیستم
synchronization check U کنترل همزمانی
summation check U بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
sum check U مقابله جمعی
stock check U کنترل موجودی
stick check U دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب
spite check U کیش دفع الوقت
sight check U مقابله نظری
programmed check U بررسی برنامه ریزی شده
check firing U عناصرتیر را بررسی کنید
check firing U فرمان اتش بس موقت برای بازرسی مانع اتش
check field U میدان مقابلهای
check digits U ارقام تست
check digit U رقم مقابلهای
check character U کاراکتر مقابلهای
check character U علامت مقابلهای
check character U دخشه مقابلهای
check boxes U جعبههای مقابله
crossfoot check U تست تعیین صحت یک حاصلجمع
check total U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total U برنامهای که صحت داده را بررسی میکند
check sweeping U مین روبی ازمایشی
check sweeping U بازرسی مین روبی
check sum U جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
check sum U مجموع مقابلهای
check string U ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
check side U پیچ دادن به گوی برای برگشت به عقب
check register U بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
check problem U مسئله ازمایشی
check point U نقطه مقابله
check problem U مسئله مقابلهای
check valve U شیر تنظیم
check valve U شیرفلکه
crosse check U ضربه به گوی دار یا گیرنده گوی
counter check U چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
consistency check U داده ها یا موضوعات مط ابق با قالب از پیش فرض شده هستند
consistency check U بررسی سازگاری
check valve U سوپاپ یا دریچه مسدود کننده
check valve U شیر یک طرفه
check valve U شیر یکطرفه
check valve U لیژ یک طرفه
check valve U سوپاپ یک طرفه
completeness check U تطبیق کامل
check point U نقطه ازمایش
check point U نقطه بازرسی
check plot U یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
check out time U زمان لازم برای تخلیه محل
check out time U زمان لازم برای ازمایش یک وسیله
check lock U ساعت امتحان کننده
check out equipment U وسایل بازدید محل
check out equipment U وسایل ازمایشگاهی
check lock U مهره پشت گیر
check nut U مهره پشت گیر
check mark U علامتی در نزدیکی خط اغاز علامتی نزدیک نقطه اغازپرش یا پرتاب
check mark U علامت کنترل
check nut U مهره چاکدار
check off list U برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
check lists U لیست مرجع
check lists U فهرست کارهایی که میبایست انجام شود
check gate U دریچه تنظیم
check list U سیاهه مقابله
check flight U پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
check point U علامتی نزدیک نقطه اغاز پرش یا پرتاب
check point U نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
check indicator U نماینده مقابله
check indicator U مشخص کننده مقابله
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
to bounce [cheque/check] U برگشتن [چکی]
issue [of something] [ID card or check] U صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک]
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
cyclic redundancy check U بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
cyclical stock check U کنترل موجودی دورهای
differential compression check U ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
machine check interrupt U وقفه بررسی ماشین
issue [of something] [ID card or check] U انتشار [اسکناس] [اوراق بهادار]
Please check the spear tyre, too. لطفا تایر زاپاس را هم کنترل کنید.
baggage check-in counter U کنترلبستههاوساکها
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
gas check pad U بالشتک
A post - dated check . U چک مدت دار ( وعده دار )
To draw a check ( picture ) . U چک ( عکس ) کشیدن
This check is on bank Melli . U این چه بعهده بانک ملی است
gas check pad U بالشتک کولاس
gas check pad U بالشتک دوکی جازم
machine check interrupt U وقفه مقابله ماشین
vertical parity check U مقابله توان عمدی
vertical redundancy check U بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
check port/starboard U جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
odd parity check U بررسی توازن فرد
to check out that new clothing store U نگاهی به آن فروشگاه لباس تازه انداختن
Could you check the tyre pressure? U آیا ممکن است باد تایر را کنترل کنید؟
longitudinal redundancy check U مقابله افزونگی طولی
Just check out the new sports car model! U نگاه بکن به مدل تازه خودروی کورسی !
to cross-check the result with a calculator U حل را مجددا با ماشین حساب بررسی کردن
to take a rain check [ raincheck] on an offer [American E] U رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی
Recent search history Forum search
1I believe the definition of the word of Mastoiditis is wrong.
1چه زمانی باید اتاق تحویل بدم
1range check
0cashier's check به چه معنی است ؟
0chunk-check-chunk or elicit-provide-elicit (approaches in psychology)
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com